اولین ایستادن
پنج تیر ماه اولین بار ایستادی.دستتو میگیری به میز و تخت به راحتی دیگه میاستی.دورت بگردم دخمل قشنگم دیگه حرفم میزنی ماما و بابا و ممه میگی.کلمات دیگه اونگه ...میگی .کاملا منظورتو میرسونی. اما هنوز یه خودت نمیتونی از حالت دراز به نشسته تغییر حالت بدی.شبا خیلی خوب میخابی.نه شب میخابی هشت صبح بیداری البته جهار پنج بار برای شیر بیدار میشی.غذا هم که میخوری از سوپت خسته شدی.خرما بهت میدم.زرده میخوری . خییییلیییی شیطونی دخملکم عاشق صداتم.همیشه دوستت دارم. بووووس مامانی عاشقانه من و محسن دوست داریم .برات بهترین ها رو ارزو میکنیم وخوشبختی رو ارزو میکنیم ...
نویسنده :
مریم بهادران
19:23